به گزارش خبرنگار تشکلهای دانشجویی «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ مصوبه اخیر مجلس پیرامون افزایش سن بازنشستگی با حواشی زیادی همراه بوده است به همین دلیل انجمن اسلامی دانشجویان مستقل دانشکدهی علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبائی (ره) مناظرهای پیرامون این بحث با حضور محمدحسین مردی، کارشناس بیمههای اجتماعی به عنوان موافق این مصوبه و علی دهقان کیا، نمایندهی کانون کارگران بازنشسته برگزار کرده است که در ادامه این گزارش مشروح از آن را میخوانید:
دهقان کیا در مقدمه و در رابطه با مصوبه افزایش سن بازنشستگی گفت: سازمان تأمین اجتماعی بر سه پایه استوار است. بیمه، درمان و بنگاههای اقتصادی. اگر حق بیمهی دریافتی توسط بیمهها پاسخ گو نباشد از سود حاصل از بنگاههای اقتصادی کمک گرفته میشود.
وی در رابطه با قوانین افزود: قانون ساختار نظام تأمین اجتماعی 26 قانون مصوب است که حدود سه میلیون و دویست هزار مهمان را بر سر سفره تأمین اجتماعی میآورد. بر اساس آمار منتشر شده از جانب هیأت امنای صندوق، این قوانین در سال 1401 حدود 139 هزار میلیارد تومان و در سال 1402 حدود 214هزار میلیارد تومان هزینه بر دوش صندوقها گذاشته است. در بند 3 سیاستهای کلی تأمین اجتماعی آمده است که طرحی که بار مالیآن تضمین نشده باشد قابل اجرا نیست ولی این طرحها در حالی اجرایی شدند که بار مالی آنها تعیین نشده بود.
اگر متناسب سازی نبود!
محمد حسین مردی در ادامه مطرح کرد: اگر سازمان تأمین اجتماعی متناسبسازی انجام نمیداد، وضعیت صندوق به صورتی میشد که تا سال 2040 حدود 3/5 درصد بدهی آن به توزیع ناخالصی کشور میرسید. وقتی همسانسازی انجام شود، این عدد تقریبا به 5/5 درصد میرسد. یعنی 20 سال بعد 1/7 برابر میشود. این امر به طور متوسط 10 الی 15 درصد بار مالی تامین اجتماعی را بالا برده است.
مردی ادامه داد: در حال حاضر برای اینکه منابع مساوی مصارف شود، باید همین الان اگر 30 درصد حق بیمه میگیریم این مسئله به همین صورت پیش میرود تا به 70 الی 80 درصد میرسد. 85 درصد بودجه سازمان تأمین اجتماعی از بودجه عمومی تامین میشود. این در حالی است که صندوق کشوری 90 تا 95 درصد از بودجه عمومی کشور دریافتی داشته است.
بدهیهای تسویه نشدنی
دهقان کیا نیز در ادامه و در رابطه با بدهیهای دولت گفت: دولت دو نوع بدهی دارد. بدهی انباشتهی آن حدود 700 هزار میلیارد تومان است. بدهی جاری آن به صورت ماهیانه حدود 16 هزار میلیارد تومان است که اگر پرداخت شود مشکلات حل میشود. در بند 4سیاستهای کلی صندوقهای تأمین اجتماعی آمده است که بدهیها نباید انباشت شوند. اگر به این بند توجه میشد تا 25 سال آینده نیازی به طرح پارامتریک نداشتیم.
مردی در رابطه با تجربهی سایر کشورها گفت: تجربه کشورهای دیگر نشان داده است که در حالتی که هنوز با بحران مواجه نشدهاند اول اصلاحات ساختاری و سپس پارامتریک جواب میدهد اما در کشور ما که بحران حاصل شده با یکی از اصلاحات نمیتوان جواب گرفت.
او در رابطه با متناسبسازی گفت: متناسبسازی صندوقهای لشگری، کشوری و فولاد برای سازمان تأمین اجتماعی در 5 سال هزار و چهارصد میلیارد تومان بار مالی خواهد داشت. مشخصاً برای صندوق کشوری 740، صندوق لشگری 430 بار مالی دارد. در صورتی که کاهش بار مالی ناشی از افزایش سن آنچنان نخواهد بود.
وی در رابطه با دارایی صندوقها ادامه داد: دولت برای افزایش نظارت بر صندوقها مقرر کرده که دارایی صندوقها برود در بورس و علاوه بر آن خواسته صندوقها داراییهایشان را واگذار کنند ولی مشخص نکرده است که کجا خرج شوند. علت این بیدقتی این بوده که سازمان برنامه، مجلس، وزارت کار و صندوقها دخیل نبودند. تناقضی که با افزایش سن حل میشود مردی در رابطه با تناقض با سیاستهای کلی گفت: افزایش سن بازنشستگی را برای تأمین بار مالی متناسبسازی آوردهاند.
این کارشناس گفت: در متن وزارتخانه اصلاحات بیشتر بود ولی به دلیل نزدیکی انتخابات به این موضوع توجه نشدهاست. اول که قصد داشتند متناسبسازی انجام دهند، این افزایش سن را پاک کردند. صندوقها به افزایش بار مالی و تناقض با سیاستها اعتراض کردند برای همین افزایش سن را اضافه کردند. در این مصوبه بار مالی صندوقها صرفاً چند سال عقب افتاده است.
یعنی نه هدف مجلس نه هدف دولت تسویه بدهی های سازمان صندوق بازنشستگی نبوده است. نماینده مجلس ذی نفعه متناسبسازی است در صورتی که این اتفاق برای سازمان تأمین اجتماعی نمیافتد. درصورتی که این در صندوق خصوصی اجرایی میشود.
در سال قبل دیدید یک حجم زیادی از متناسبسازی برای قشر اندکی انجام میگیرد. کل جمعیت 85 میلیون نفر است. یعنی این تعداد نفر مالیات میدهند اما نزدیک 70 یا 80 درصد حقوق کشور صرف حقوق بازنشستهها میشود. دهقان کیا در رابطه با تجربه سایر کشورها افزود: یک بازنشسته در کشورهای خارجی تمام خدماتش را رایگان دریافت میکند. اما در ایران 30 تا 40 درصد هزینهی درمان باید توسط خود فرد پرداخت شود. در صورتی که قبل از سال 1383 قانون الزام و قانون درمان مستقیم و غیرمستقیم را داشتیم.
در حال حاضر 500 قلم دارو از لیست بیمه خارج شدهاست. با این تفاسیر نمیشود کشورهای دیگر را با کشور ما مقایسه کرد. طبق اصل 44 قانون اساسی دولت باید داراییهای خود را جهت استفاده و نظارت بهتر سبک کند. اما دولت علاوه بر کم نکردن اموال دولتی،67 درصد سهام بانک رفاه را که حق الناس است، از مالکیت تأمین اجتماعی خارج کردند. اموال بیمهشدهها در هر صورت باید حفظ شوند.
مردی در جواب آقای دهقان کیا گفت: اگر صندوقهای بازنشستگی بحرانها را حل نکنند، ضرری که به مردم وارد میکنند به مراتب بیشتر از ضرری هست که با انجام اصلاحات به آنها وارد میشود. اگر با قاعده اسلامی هم بخواهیم به این موضوع نگاه کنیم منطقی هست که اصلاحات انجام شود.
وی ادامه داد: زمانی که تأمین اجتماعی از بانک رفاه طلب دارد، این بانک مجبور است که پول بیشتری از بانک مرکزی بگیرد و این باعث افزایش نقدینگی خواهد شد که منجر به تورم میشود. در واقع عدم انجام اصلاحات باعث ایجاد چرخهای معیوب میشود که روز به روز از سطح رفاه مردم میکاهد. دهقان کیا ادامه داد: بله وضع دولت بد است. اما شما از این 26 مورد آرام آرام موارد را از شمول بیمه خارج کنید.
اگر این پولها به موقع پرداخت نشود، کارگر حداقل بگیر،کف خیابان است. هرکار میخواهی برای جور کردن پول انجام بده ولی از جیب من نبر. دولت پول ندارد از این 26 مورد 5 موردش را کم کند. امسال نمیتواند کم کند؟! 3درصد حق بیمهاش را بپردازد. دولت امسال بابت همان 3درصد حدود 30000 میلیارد بدهکار است.
مردی در جواب دهقان کیا گفت: به عنوان مثال در سال 1402 نسبت سرمایهگذاری سازمان بودجهای که مصوب کرده 5 درصد است ولی در سالهای گذشته به 10 درصد 11 درصد هم رسیده است. یعنی از 5 درصد شما فرض کنید در این سالها تا 11 درصد از بودجه کل دارد از محل سرمایهگذاری تأمین میشود. مخارج ناتمام وی ادامه داد: یکی از علتهای اصلی مشکلات، مدیریت شرکتهاست.
صندوقهایی که ذیل سازمان تأمین اجتماعی هستند که مجبور هستند اکثر پرداختی بدهند. مشکل دیگر این است که دولت از همان ابتدا بنگاه زیانده داده است. سازمان تأمین اجتماعی خیلی مثال معروفی است. دولت حقوق کارمندان شرکت را نداده و آن را به تأمین اجتماعی دادهاست.
سازمان باید از همان اول دومیلیارد حقوق بدهد. این یک زیان بزرگ است. مشخصاً مسئلهای که وجود دارد این است که صندوق سرمایهگذاری میکند اما رشد مصارف صندوق اینقدر زیاد است که شما هر چهقدر سرمایهگذاری را افزایش دهید باز نمیتوانید پوشش دهید. وی ادامه داد: مصارف سازمان دارد صعودی بالا میرود و این خودش یک مشکل است. مشکل جدی مصارف سازمان تأمین اجتماعی باید حل شود. اگر دولت و مجلس یکسری از این بار مالیها را به صندوق اضافه نمیکرد بار مالی صندوق 30 درصد کمتر از الان بود و صندوق تا 30 سال آینده وارد بحران نمیشد. یعنی اضافه کردن بار مالی به صندوق خودش چالش صندوق را بیشتر میکند. علت این مسئله نسلی فکر کردن است. هرسیاستگذار فکر همان نسل خودش است.
دهقان کیا در پایان گفت: دولت وقتی شرکت هبکو را واگذار کرد سازمان تأمین اجتماعی 1000 میلیارد تومان سرمایه گذاری کرد. اما این شرکت بعد از اینکه 15میلیارد سود داد آرام آرام روی نقطه سربه سر آمد. به مرور توان خرید مواد اولیه را از دست میدهد و دیگر نمیتواند حقوق کارگران را پرداخت کند. الان میگوید سازمان تأمین اجتماعی باید حقوق کل کارگران را پرداخت کند. از سمت دیگر هم ارزش کارخانهای ندارد و هر فرد بخواهد آن را بخرد به قیمت زمینش میخرد.
سوال یک دانشجو: چه طور وقتی بار مالی صندوقها بالا میرود سفرهی بازنشستگان کوچک میشود ولی سفرهی نسل آینده را نمیبینید؟
دهقان کیا پاسخ داد: الان نسل حال از آنچه نسل گذشته کاشته استفاده میکند اما نسل جوان باید از آنچه امروز کاشته میشود استفاده کند و نگران تعارض بین نسلی است. اتفاقاً اگر فکری به حال این بحران نشود فشار روی مردم بیشتر میشود. اصلاح سن یک اصلاح حداقلی است و بقیه اصلاحات هم در برنامه هفتم است. الان وضعیت بحرانی است و تجربه جهانی نشان داده اصلاح سن در اولویت است. رد این مصوبه بیعدالتی دارد.
دهقان کیا پاسخ داد: در رابطه با تناقضی که گفتید ما در حد یک مشاور اختیار داریم. چیزی که در حال حاضر تصویب شده است متفاوت با موردی هست که به ما وعده داده شده بود. افزایش سن لازم است ولی در مرحله اول باید بدهیهای دولتی تسویه شود.
تناقض در این بخش است که کمکاری دولت بر دوش مردم گذاشته میشود.اولویت این است که اول دولت بدهد، اگر باز مسئله حل نشد این موارد اجرایی شود. آقای مردی در ادامهی اظهارات آقای دهقان کیا گفت: بحث متناسبسازی در سیاستهای کلی تأمین اجتماعی هم آمده است.
در قانون سازمان تأمین اجتماعی هم این موضوع ذکر شده است. اما بحث بند 4 است. نمایندگان وقتی بحث متناسبسازی میشود احساسی بحث میکنند اما از آن طرف بار مالی آن برایشان اهمیت ندارد. مردی در رابطه با راهکارها گفت: ما به یک سری اصلاحات ساختاری نیازمندیم.
نظام صندوقها باید چند لایه شود و یک سری اصلاحات پارامتریک انجام دهیم. حتی با پرداخت بدهی دولت به سازمان تأمین اجتماعی هم مسائل حل نمیشود و نیازمند اصلاحات هستیم. افزایش سن یا افزایش سابقه از اصلاحات هستند اما بازهم سازمان تأمین اجتماعی پایدار نمیشود لذا باید قوانین اصلاح شوند.